جدول جو
جدول جو

معنی کائناً من کان - جستجوی لغت در جدول جو

کائناً من کان
(وَجَ دَ)
هر که باشد:
کائناً من کان خاک در تست
که ز خاک اینهمه کائن تو کنی.
خاقانی.
و مال ایتام و غائب را نیکو محافظت نماید و بیرون از او کائناً من کان هیچ آفریده در میان کار او درنیاید و کسی را که او در زندان شرع کرده باشد هیچ آفریده آن زندانی را بیرون نیارد. (تاریخ غازانی ص 218)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ جَ / جِ وَ جَ / جِ کَ دَ)
هر چه باشد: و غیر هستی کائناً ماکان محتاج است به هستی. (ملامحسن فیض)
لغت نامه دهخدا
(ءِ نُ مَ)
کنایه از مخلوقات. (غیاث) (آنندراج). رجوع به کائناً من کان شود
لغت نامه دهخدا
هر که خواهد گو باش: از آنها نیستم که بفراغت ریزه ای که در غربت - حیث کان - دست دهد دل از مسقط الراس... . برتواند ونه از آن قبیله که با هر قومی - کائنا من کان - در آمیزم
فرهنگ لغت هوشیار